حضرت شعیب علیه السلام یکی از پیامبران عرب است که از طرف خدا به پیغمبری رسید. نام او در قرآن کریم در سوره های اعراف، هود، شعرا، قصص و عنکبوت چندین بار آمده است. از سیاق آیات قرآن استفاده میشود که این پیغمبر خدا پس از انقراض قوم حضرت لوط علیه السلام، به پیامبری مبعوث شد. او در مدین که در شمال حجاز و جنوب سوریه است زندگی میکرد. معاصر دوران حضرت موسی علیه السلام و پدر زن اوست. از ویژگیهای شعیب اینکه بسیار خائف از خدا بود. مصلح، رسول امین و جزو صالحان بود و به فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت شعیب، خطیب انبیاست. نسب او از طرف مادر به حضرت لوط پیغمبر، و از طرف پدر، در تاریخ اختلاف است؛ جمعی او را از فرزندان "مدین بن حضرت ابراهیم علیه السلام" میدانند؛ ولی جمعی دیگر می گویندکه نسب او از طرف پدر به برخی از مردمانی میرسد که به ابراهیم ایمان آوردند.
در نزدیکی شهر مدین، قومی زندگی میکردند که شعیب، به سوی آنها مبعوث شد. گویند که این قوم که در قرآن از آن بعنوان «اصحاب الایکه» یاد میشود، همان مردمان مدین و قوم شعیب هستند. آنها خدا را نمی پرستیدند و در معاملاتشان کم فروشی میکردند و به حقوق یکدیگر تجاوز مینمودند. حضرت شعیب در آغاز با بیان شیوا و منطق محکم، آنها را نصیحت کرد و به پرستش خداوند هدایت نمود و گفت که دست از این انحرافات بردارید و گرنه، عذاب خدا می آید و شما را از بین میبرد. اما قوم شعیب، لجاجت و دشمنی کردند و او را مسخره نمودند و گفتند: تو جادوگر شده ای و دروغ میگوئی. تو یک بشر مثل ما هستی و قدرتی نداری. حضرت شعیب بدنبال ارشاد خود، صمیمیت بیشتری با آنها برقرار میکرد تاشاید آنها از گمراهی بدر آیند.
بعضی از مفسرین و مورخان میگویند که مردم مدین با "اصحاب ایکه" تفاوت داشتند و آن ها دو قوم بودند. لذا مرتبه بعد حضرت بسوی آن قوم دیگر روانه شد و دعوت خود را شروع کرد و گفت که من از شما پاداش و مزدی نمیخواهم. ای مردم بیائید از مخالفت با خدا دوری کنید و از او بترسید. پیمانه را کامل کنید و کم ندهید و در زمین فساد مکنید. به آنان یاد آوری کرد که از پیشینیان که قوم حضرت نوح علیه السلام و حضرت هود علیه السلام و لوط بودند، درس بگیرید تا به سرنوشت آنها دچار نشوید.
این پیامبر الهی، در راه مبارزه و دعوت خود، کوشش زیادی کرد؛ اما فقط عده کمی به او ایمان آوردند و بقیه با او مخالفت کردند و گفتند: ای شعیب، تو و همراهانت را از شهر بیرون و تبعید میکنیم و اگر اقوام تو در بین ما نبودند، تو را سنگسار میکردیم. اگر تو در ادعای خودت راستگوئی، صاعقه و عذاب بر ما فرو بفرست. حضرت شعیب در پاسخ آنان گفت: خدایم به اعمال شما دانا تر است. سرانجام این قوم پس از لجاجت ها و سرسختیهایشان، به عذاب خدا گرفتار شدند. ابری بالای سر آنها تمام آسمان را گرفت، گویا که آن حامل آتش بود که آنها را سوزانید و زلزله ای آمد و تمام آن قوم در خانه های خود نابود شدند. دراین میان شعیب با عده کمی از پیروانش که به او ایمان آورده بودند، زنده ماندند.
نقل است که حضرت شعیب بعد از این واقعه، با همراهانش به مکه آمدند و نقل دیگری است که او پس از نابودی قومش در مدین بود تا وقتی که حضرت موسی به خدمتکاری او آمد و با او ملاقات کرد. مدت عمر آن حضرت بنا بر بیشتر اقوال،حدود 240 سال بود. در مورد مدفن او، اختلاف است. بعضی گویند در سرزمین حضرموت و بعضی گویند در شمال شبام که تا حضرموت دو ساعت فاصله است، مدفون است.
نظرات شما عزیزان: